شعر شهادت امام سجاد علیه السلام
(با سبک یه مدینه یه بقیعه)
من امام ساجدینم من پیام آور کرببلایم
دل غمین و دل شکسته از غم و غصه شام بلایم
روز من شد همچنان شب ذکر بابا حسین زمزمه ی لب
همه عمرم ناله کردم بر غم و غصه های عمه زینب
ماتم من رو که دیده مثل من این بلا ها رو کشیده
پیش چشمم عمه ی من بوسه می زد بر آن حلق بریده
غم خواهر و برادر دیده ام غم علی اکبر
پیش چشمام روی نیزه دیده ام من سر علی اصغر
کل عالم پر شده از اشک چشم و صدای آه و نالم
تو خرابه پیش چشمم شده پر پر رقیه ی سه سالم
صد امان از این زمونه غصه هام بیشتر ازیه کهکشونه
رو تن من مونده جای غل و زنجیر و جای تازیونه
قلب خسته دسته بسته می کشیدن منو تو کوفه و شام
توی کوچه سنگ و آتیش میریختن روی سر من از لب بام
راس بابا توی تشت و بر لبش چوب خیرزان و دیدم
توی شام ِ غم و غربت طعنه از دشمنانم می شنیدم
من به یاد خنده های شامیا بین اون بزم شرابم
من به یاد ناله های خواهرم در میون اون خرابم
من به یاد غصه های کربلا دل غمین و بی قرارم
من به یاد لب خشک و پاره پاره گلوی شیر خوارم
سر بی تن تن بی سر جای سم به روی پیکر
از تو مقتل می شنیدم ناله های حسین غریب مادر
من تو خیمه بو دم اما دشمن اومد آتیش به خیمه ها زد
پیش چشام توی صحرا تا می تونست کتک به بچه ها زد
کلمات کلیدی: